میم،صاد

الف لام میم صاد

میم،صاد

الف لام میم صاد

میم،صاد

الف لام میم صاد...کتابى است که به سوى تو فرو فرستاده شده است، پس نباید از آن تنگدلى یابى، تا بدان هشدار دهى، و پندآموزى براى مؤمنان باشد.

سوره اعراف. آیات اول و دوم

توافق:کمی آن سو تر

جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۹ ب.ظ

به نام خدا


توافق هسته ای چه تاثیراتی در سیاست،جامعه و فرهنگ ما دارد؟


پیوست ششم


ولیعصر یکی از شبهای شلوغ خود را می گذرانَد. ساعت از 1 بامداد گذشته اما ترافیک پارک وی هنوز سنگین است. اکثر ماشین های مانده در ترافیک این ساعت، در دسته خودرو های لوکس قرار می گیرند. به راحتی می توان گفت میانگین قیمت ماشین های مانده پشت ترافیک دویست میلیون است. دختری دستش را از  شیشه عقب ماشینی بیرون آورده و بخشی از رقص­ش را نشان همه می دهد. سه پسر، کنار خیابان ایستاده اند و صداهای جورواجور در می آورند،لابد برای شادی. چند لحظه بعد، یک کاروان پیاده-موتوری از شادی کنندگان می رسد. دو دختر، که به سبک تماشاگران فوتبال روی صورتشان پرچم ایران کشیده اند، جلودار این کاروان اند. صدای شعاری نمی شنوم. هرچه هست بوق است و جیغ و داد .کمی بعدتر اما می فهمم در نقاط دیگر شهر، به نفع محصورین شعار داده اند  و مطالبه بعدی را از دولت شان طلب کرده اند. نقشه ترافیکی تهران در ساعت 10  دقیقه بامداد روز 24 تیر 94 به دستم می رسد. بخش هایی از ولیعصر،شریعتی و تجریش. شلوغی «جشن هسته ای» به هیچ نقطه ای پایین تر از ونک نرسیده است. از خودم می پرسم:« آیا واقعاً تحریم زندگی اینها را نشانه رفته بود؟ برج هایشان را پایین آورده بود؟ اتومبیل هایشان را گرفته بود؟...»


***

توافق هسته ای ایران و گروه 5+1، سرانجام در روز 23 تیرماه سال 1394 جمع بندی و برای انجام مراحل نهایی راهی پایتخت ها شد. توافقی 159 صفحه ای. با یک متن اصلی و پنج ضمیمه. ضمائمی درباره سازوکار اجرای تعهدات طرفین و نظام  بازرسی ها و... توافق هسته ای علاوه بر این پنج پیوست،پیوست ششمی هم دارد که البته در هیچ جای متن منتشر شده نیست،اما اهمیتی کمتر از آن پنج پیوست ندارد: پیوست داخلی!


توافق وین، از نگاه صرفاً فنی یک معاهده بین المللی میان ایران و شش قدرت جهانی است. معاهده ای که  از یک سو فناوری هسته ای ایران را به رسمیت شناخته و تحریم های مرتبط با آن را لغو می کند، و از سویی دیگر برنامه هسته ای این کشور را محدود خواهد کرد. معاهده ای که به نظر می رسد برد-برد است و هردوطرف،بنا بر مقتضیات شرایط داخلی، آن را به نفع خود می دانند.از این منظر، به نظر می رسد نفس ِ توافق هسته ای یک اتفاق خوب برای ایران است. این توافق اما علاوه بر همه اینها، تاثیرات ناخودآگاه متعددی بر جامعه ایران خواهد داشت. تاثیراتی که البته به طور مستقیم ارتباطی به مفاد توافق ندارند و اثرات وضعی هر توافق و رفع تحریمی هستند. چیزی که از آن به نام پیوست داخلی توافق هسته ای یاد می کنم، همین تاثیرات توافق بر بدنه فرهنگ و اجتماع است.تاثیراتی محتمل بر سبک زندگی ایرانیان،طرز تفکرشان و البته صف بندی های داخلی در سپهر سیاست ایرانی.


 

الف- تاثیرات سیاسی توافق


اگرچه محمدجواد ظریف هرگز یک اصلاح طلب (به معنای رایج در جناح بندی های سیاسی)نبوده و نیست، و اگرچه او یک دیپلمات نزدیک به تفکرات علی اکبر ولایتی( وزیر خارجه ایران از سال60 تا 76) است و اگرچه او بارها توسط رهبر انقلاب تمجید شده و خودش را همواره در مکتب ولایت معرفی می کند؛ با این حال گروه عمده ای از اصلاح طلبان تلاش می کنند(و خواهند کرد) که ظریف و خدمات او را به نفع خود و جناحشان مصادره کنند. آنها احتمالاً بارها از این گزاره که «روحانی به واسطه حمایت اصلاح طلبان به پیروزی رسید.» استفاده خواهند کرد تا پیروزی های دولت وی را به نام خود سند بزنند. اصلاح طلبان البته قاعده بازی را خوب می دانند. هرگاه دولت روحانی با شکست یا افت محبوبیت مواجه می شود، ژنرال هایشان به صف می شوند و تلاش می کنند دولت روحانی را با صفاتی چون «رحم اجاره ای» از آرمان اصلاح طلبی جدا کنند و هرگاه تیم او به موفقیتی می رسد، آن را به واسطه سرمایه اجتماعی ِ برخاسته از اصلاح طلبی و تاثیر سران اصلاحات در 18 میلیون رای وی قلمداد می کنند.


توافق هسته ای هم از این قاعده­ ی بازی اصلاحاتی ها مستثنا نیست. آنها از همان فردای روز توافق، با انتشار عکس های تمام صفحه و تیتر های حماسی در نشریات پرشمار خود، عملاً میدان رسانه ای ِ حول توافق را به دست گرفتند و با انتشار انبوهی از تحلیل و مصاحبه و گزارش درباره معاهده وین، میخ خود را محکم کردند.اصلاحاتی ها البته از تیتر سرمقاله محمد قوچانی در هفته نامه صدا،پیداست که در ورای این توافق به دنبال چه می گردند:« حالا نوبت سیاست داخلی است!». بله! آنها گذر از چالش هسته ای را مجالی برای ورود به چالش های سیاست داخلی و در راس آنها مساله حصر سران فتنه می دانند و دیری نخواهد گذشت که مطالبات آنها در این حوزه تبدیل به «تیتر یک» خواهد شد. و روحانی روزهای سختی در انتظار خواهد داشت. اصلاحاتی ها پس از توافق هسته ای،به دنبال وارد کردن روحانی به یک چالش اساسی با نظام هستند. چالشی که یک سوی آن مطالبات غیرقانونی و ضد امنیتی طیف های تندروی اصلاحات است و سوی دیگر آن ،تصمیمات امنیتی نظام. آیا روحانی وارد این چالش می شود و مسیر خاتمی را ادامه می دهد؟


 در این میان،سکوت و انزوای اصولگرایان معتدل در مقابل اقلیت دلواپس باعث شد عملا این طیف ِ نسبتاً تندرو، پیشتاز جناح راست معرفی شده و اینطور به مردم القا شود که گویی اصولگرایان مخالف هرگونه مذاکره و توافق هستند! مشی ِ تند ِ دلواپسان حالا هم خودشان و هم تمام جناح راست را در موقعیت سختی قرار داده است. موقعیتی بسیار شبیه انزوا. جناح راست حالا بیش از آنکه کنشگر معادلات سیاسی این روزهای کشور باشد، نقش یک ناظر را خواهد داشت. تقریباً بدیهی به نظر می رسد که در انتخابات اسفندماه، لیستی که عکس روحانی و ظریف را پایین عکس رهبری بر پیشانی خود داشته باشد شانس بسیار بیشتری برای تصاحب کرسی های سبزرنگ بهارستان خواهد داشت. و جناح راست، تکه تکه وارد کارزار مجلس خواهد شد.  طیف معتدل با تابلوی اعتدال در  ضمن اصولگرایی، و طیف تندرو با تابلوی دلواپسی و تحت لوای پایداری. اصلاحاتی های زحم خورده در 88 اما اگرچه به احتمال بسیار قوی مجلس ششم و چیزی شبیه به آن را دیگر در خواب هم نخواهند دید، اما به چیزی شبیه مجلس پنجم هم راضی خواهند بود. بنابراین یحتمل متحد خواهند بود و آن طیف غیر رادیکال شان،برای رسیدن به کف مطالبات اصلاح طلبی تلاش خواهد کرد. برای آنها رسیدن به ترکیبی شبیه مجلس پنجم هم یک پیروزی است. مجلسی که به تمام وزرای پیشنهادی خاتمی در سال 76 رای اعتماد داد،اما هرگز مجلسی اصلاح طلب نبود. مجلسی به ریاست علی اکبر ناطق نوری.مردی که حالا بیش از گذشته به حضور او نیاز است. مردی که احتمالا شاه کلید اجماع میان میانه روهای دوجناح خواهد بود. به نظر می رسد داستان سیاست داخلی تازه آغاز شده است.

                                                                    
                               

 

ب- تاثیرات اجتماعی توافق

جامعه طبقاتی شده ی ایران، بی شک واکنش یکسانی به رفع تحریم ها نخواهد داشت. اگر بتوانیم جامعه ایران را به دو طبقه ی مرفه و متوسط(بنا به دلایلی قشر فقیر و مستضعف را هم در طبقه متوسط تقسیم بندی می کنم)تقسیم کنیم، بدیهتاً تاثیر توافق بر زندگی آنها یکسان نخواهد بود و طبیعتاً واکنش آنها به دوران پساتحریم  هم یکسان نیست.


طبقه مرفه بیشترین سود را از توافق خواهد برد. گشایش اقتصادی و رفع محدویت های مالی بیش از هرچیز امکانات آنها را بیشتر خواهد کرد. حالا واردات خودرو آسان تر است،دست رسی به کالاهای لوکس امریکایی ساده تر می شود، سفر خارجی کم دردسر تر و واردات راحت تر. این قشر(که پیشتازان شادی های خیابانی پس از توافق نیز بودند) به سرعت اولین نشانه های توافق را در زندگی خود حس خواهند کرد و بی راه نیست اگر بگوییم با این توافق، پولدار ها پولدار تر می شوند.


اما تاثیر توافق بر طبقه متوسط، کاملاً و کاملاً منوط به شیوه مدیریت و تدبیر دولت تدبیر در ایام پساتحریم است. احتمالاً به همین علت است که این قشر، نسبت به توافق هسته ای با دیده تردید می نگرد و خوشحالی خاصی از خود بروز نداده است. اینکه گفته می شود با رفع تحریم ها شرایط جهش اقتصادی فراهم می شود حرف درستی است. اما فقط شرایط آن مهیا می شود. در واقع به قول تحلیل گران رفع تحریم تنها زنجیر را  از پای اقتصاد ایران باز می کند.تحرک و رسیدن به مقصد بستگی به مدیریت این شرایط دارد. اگر برای مثال،دولت پس از تحریم ها تولید نفت را به صورت تصاعدی افزایش دهد،بدیهی است که احساس نیاز کشور به اقتصاد دانش بنیان و تولید غیرنفتی فراموش می شود و دیر یا زود،با کاهش شدید منابع نفتی،فاجعه ای بدتر از عصر تحریم رخ می دهد. یا اگر دولت برای واردات پس از توافق،سازوکار جدی و مدونی نداشته باشد، منطقاً اشتغال زایی و حل مشکل بیکاری هم تبدیل به یک وعده ی محقق نشده خواهد شد. بنابر همه اینها،معتقدم تاثیر توافق بر بخش عمده ای از مردم به این زودی ها حس نخواهد شد و آنها تا زمانی که بهبود شرایط را با پوست و گوشت خود حس نکنند، به هیچ آماری اعتنا نخواهند کرد.


این توافق به احتمال قوی طبقه برخوردار و مرفه ما را مرفه تر خواهد کرد، برای افزایش رفاه و برخورداری در طبقه متوسط اما قطعاً به چیزی بیش از یک توافق نیاز است.


پ- تاثیرات فرهنگی توافق


تولید روحیه «وابستگی و شرطی سازی نسبت به تحریم». این احتمالا اولین و مهم ترین تاثیر فرهنگی توافق خواهد بود. وقتی پس از 12  سال مقاومت و پیشروی ِ خیره کننده در عرصه هسته ای و همزمان با آن،بی اثر خوانده شدن تحریم ها توسط مسولین رده بالا ناگهان همه چیز تغییر کند و مسولین جدید از تاثیر جدی تحریم ها حتا در آب خوردن مردم حرف بزنند؛ یعنی چیزی در روحیه ملت ایران تغییر خواهد کرد. یعنی مقاومت و ایستادگی،اگرچه بارها و بارها در ادبیات رییس جمهور جدید استفاده شود، استحاله شده و کم کم فراموش می شود. این توافق، خواسته یا ناخواسته، مردم ایران را نسبت به تحریم، «شرطی» خواهد کرد و آنها را از تحریم خواهد ترساند. این البته نه تقصیر ظریف است و نه تقصیر مذاکره. این از اثرات وضعی توافقی در این سطح است. توافقی که دانش هسته  ای ما را به یک پنجم تقلیل دهد و مرکز استراتژیک هسته ای ما را تبدیل به مرکز تحقیقاتی کند و محدودیت های 8 و 15 ساله(به اندازه دوران جوانی یک نسل) بر دانش هسته ای ما قرار دهد تاثیری جز این نخواهد داشت. امتیازات اقتصادی ما از توافق وین(با دید مثبت نسبت به آنچه مسئولین ایرانی می گویند) البته آن را تبدیل به یک توافق خوب می کند اما باید بپذیریم که با این توافق،اگر عزمی جمعی برای تاکید مجدد،حرفه ای و هنرمندانه بر آرمان مقاومت و استکبارستیزی نباشد، عملاً مقاومت و استکبارستیزی جای خود را در حافظه جمعی ملت ایران از دست خواهند داد. و تعامل با جهان  «جای» آنها را خواهد گرفت. بدیهی است که هم مقاومت و استکبارستیزی از اصول مسلم انقلاب ماست و هم تعامل سازنده با جهان از راهبرد های کلیدی ما، اما جایگزین شدن اینها با هم خطرناک است. که در خلا  گفتمانی دولت و انزوای انقلابیون اتفاق خواهد افتاد.


انزوای-مشروط- انقلابیون را نیز از تاثیران فرهنگی توافق می دانم. از همان روز  اول و با انتشار عکس تمام صفحه دست دادن ظریف و کری بر صفحه اول روزنامه «شرق» مشخص بود که عده ای به دنبال تقلیل و بعضاً تحقیر ارزش های انقلاب اسلامی و پیروان این ارزش ها، در پوشش توافق وین،خواهند بود. همان ها که به دنبال مصادره سیاسی توافق هستند، مصادره ی فرهنگی اش را نیز مدنظر دارند. آنها به دنبال این اند که جامعه ایران را جامعه ای خسته از آرمان گرایی و چشم دوخته به غرب و تحفه های غربی معرفی کنند. جشن های بی معنا پس از ژنو و  لوزان نیز در همین راستا بود. راستایی که می خواهد مردم ایران را مردمی خسته و غرب زده جا بزند. این خط فکری البته تا حدی موفق بوده و حالا با انتشار عکسهای دست دادن، لبخند و پیاده روی ظریف با وزیر خارجه کشوری که سالها شعار مرگ بر آن در این کشور داده شده است؛ تلاش دارد خدشه ای جدی بر آرمان های انقلاب بیندازد و آنها را فراموش شده و از دست رفته معرفی کند. این تلاش غرب زدگان اگر با هوشیاری و درایت طیف انقلابی و حزب اللهی همراه نشود، آنها را به انزوایی سخت و تلخ خواهد کشاند. چه اینکه این روزها حامیان توافق، از بیانات رهبر انقلاب برای مقابله با منتقدین آن استفاده می کنند.


   
                                      


شرایط موجود برای طیف انقلابی،از جهاتی سخت تر از دوران اصلاحات است. سرداران شبیخون فرهنگی حالا با مخفی شدن پشت رهبری و حمایت های ایشان از توافق خوب است که دارند تیرهایشان را به هدف انزوای آرمان گرایی، روانه جبهه حزب الله می کنند. چاره چیست؟ احتمالاً مدیریت شرایط. با حمایت از توافق خوب،تقدیر از تیم مذاکره کننده و انتقاد مودبانه و به جا(یعنی نه همه جا و نه مثلاً بلافاصله پس از اعلام خبر توافق). در واقع این طیف باید بکوشد  جلوی هر نوع تلاش برای مصادره دستاورد های این دولت به نفع اصلاح طلبان و بعضاً ضد انقلاب را بگیرد. و راه این جلوگیری، ایستادن در صف اول حامیان توافق خوب است. فقط با برخورد های دوستانه، به رخ کشیدن سابقه ظریف در تیم دیپلماتیک ولایتی،یادآوری حمایت های فوق العاده رهبر معظم از ظریف و متقابلاً عرض ارادت های ظریف  به رهبری و گوشزد کردن عدم وابستگی او به جناح اصلاحات است که می توان مانع ِ مصادره ی توافق شد. طیف فکری حزب اللهی باید مراقب باشد. این روزها هر انتقادی می تواند آنها را تبدیل به دلواپس کند و رانده شدن به میان دلواپسان، نتیجه ای جز انزوا نخواهد داشت. نقد و بررسی معاهده وین اگرچه بسیار لازم است و ضروری، اما زمان مناسبی می خواهد. زمانی که حداقل هیجانات ناشی از اعلام خبر توافق کم شده باشد.


  حزب اللهی ها باید از «خوارجیزاسیون» فاصله بگیرند و با عبرت گرفتن از سرنوشت خوارج،که نتیجه جهالت؛تعصب و  حرکت جلوتر از ولی بود،خود را برای دروان پر چالش پس از توافق آماده کنند. دورانی که منزوی نبودن و حضور حداکثری در صحنه،لازمه نقش آفرینی در آن است. و در این چارچوب،حداقل انتظاری که از نشریات و رسانه های این طیف می رود، تقدیر از تیم مذاکره کننده و تایید کلیات توافقی است که به نظر می رسد سران نظام آن را پذیرفته اند.  البته همراه با انتقاد آرام و منصفانه. چرا که توپخانه دولت پس از این توافق، پر می شود و حمله به منتقدین از گذشته هم برای رییس جمهور، آسان تر.


افزایش مبادلات فرهنگی با غرب و در پی آن تاثیر پذیری بیش از پیش فرهنگ ایرانی از فرهنگ غربی  نیز از تاثیرات گریزناپذیر توافق خواهد بود. ضعف و محدودیت آثار فرهنگی تولیدی در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در برابر انبوه آثار مبتنی بر تفکر و سبک زندگی غربی(که پس از توافق بیشتر هم خواهند شد) ما را با چالشی جدی مواجه خواهد کرد. حالا دیگر دسترسی به فرهنگ و سبک زندگی امریکایی از گذشته آسان تر خواهد شد  و نیاز کشور به یک نقشه راهبردی برای عصر فرهنگی ِ پس از توافق حس می شود.  و البته اینجاست که نقش صداوسیما به عنوان متولی اصلی فرهنگ عمومی و هنرمندان ارزشی بیشتر نمایان خواهد شد.




پس نوشت:این توافق البته تاثیرات بیشتری در عرصه سیاست داخلی، اجتماع و فرهنگ این سرزمین خواهد داشت. تاثیراتی که غالباً ناگزیر اند و هر توافقی آنها را به بار خواهد آورد. بنابراین هیچ یک از سطور بالا مطلقاً سعی در به چالش کشیدن تلاش های شبانه روزی تیم مذاکره کننده کشورمان نداشته و ندارند. تنها  شناخت درست شرایط پسامذاکره است که می تواند ما را از گرفتاری در دام های آن ،رها کند.

 

۹۴/۰۴/۲۶
محمدصالح سلطانی

سیاست

نظرات  (۲)

اصولا خوشحالی کردن قشر مرفه جامعه خیلی ربطی به توافق و ... ندارد
اون شب تنها فرصتی بوده که این افراد توانسته اند عرصه فعالیت (!) های خودشان را از مکان های بسته 4دیواری مثل پارتی و ... به کف خیابان بیاورند ...
البته که فرصت را غنیمت شمرده اند ...
نظرات پس از یک هفته بررسی تایید می شوند ؟!
پاسخ:
جایی هستم در اطراف تهران، در محیطی نظامی که صرف داشتن نت در آن اتفاق بزرگی  است. طبیعی است بیش از این نرسم به بررسی وبلاگ! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">