مجموعه آثار شهید آیت الله مرتضی مطهری-جلد ۲۴-صفحه ۳۷۷- ذیل کتاب «آینده ی انقلاب اسلامی ایران»
مجموعه آثار شهید آیت الله مرتضی مطهری-جلد ۲۴-صفحه ۳۷۷- ذیل کتاب «آینده ی انقلاب اسلامی ایران»
...سوالات «تحلیل سیاسی» شان گُل ِ جلسه می شود. با این تصور که مثل اکثر داوطلبین،بنده هم سیاست را پیگیری نمی کنم آغاز می کنند. که نام دو وزیر را بگو. می گویم و بعد،ازم می خواهد که نام روزنامه هایی که می خوانم را بگویم. که «شرق» را هم می گویم. می رسد به تحلیل سیاسی. هرچه به صلاح می دانم را می گویم. از پیش بینی سرنوشت علی جنتی تا «نسبت جریان مومن و دولت تدبیر!». نشسته اند و به حرف زدن های بی پایان من گوش می دهند. واضح است که انتظارش را نداشتند...
یک عده به ظاهر شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش میآید میگویند ما میلرزیم.
به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است....
حسن روجانی-رییس جمهور ایران-بیست مرداد هزار و سیصد و نود وسه
***
خیلی حرف ها می شود زد درباره ی این جملات. درباره ی رییس جمهوری که خود را حقوقدان می داند. درباره ی مردی که قولِ مدارا با منتقدان و احترام به آنها را داده بود...اما عجالتاً خیلی حرف ها نگفتنی اند. باید بمانند برای بعد. برای «بعد»ی که شاید حقیقت های بیشتری،آتش فشان شوند و بیرون بریزند. آری؛آن حرف ها بماند برای بعد...
صنایع؟عمران؟مواد؟ معماری؟شهرسازی؟م.شیمی؟ نفت؟مکانیک؟برق؟ ......
***
انتخاب،اتفاق خاص،کم یاب و غریبی ست در زندگی. کم پیش می آید که «جبر» کم باشد و مخیر باشیم به انتخاب. سخت است. هر گزینه، خوبی هایی دارد و بدی هایی. معدل گرفتن،سخت ترین کار دنیا می شود در این شرایط. که کدام معیار برای من مهم تر است. علاقه؟بازار کار؟ پز و قمپز؟
انتخاب رشته،از آن انتخاب های ناب زندگی ست. شبیه انتخاب همسر شاید. یک تعلیق شیرین. یک سردرگمی دوست داشتنی...
«نتایج اومد»
دست و پایم را گم می کنم. یه سرعت سایت سنجش را باز می کنم. خلوت است. انگار اولین نفری باشم که وارد صف می شود. در آن لحظات ِلود شدن صفحه،صدای تپش قلبم را می شنوم. هر تپش ش، تمام وجودم را می لرزاند...به انتهای صفحه می رسم. ناخود آگاه فریاد می زنم:« اللهم صل علی محمد و آل محمد»!
تمام.! دوازده سال تحصیل در مدرسه، تمام! سال کنکور،تمام!
"صبح نزدیک است"