میم،صاد

الف لام میم صاد

میم،صاد

الف لام میم صاد

میم،صاد

الف لام میم صاد...کتابى است که به سوى تو فرو فرستاده شده است، پس نباید از آن تنگدلى یابى، تا بدان هشدار دهى، و پندآموزى براى مؤمنان باشد.

سوره اعراف. آیات اول و دوم

زمینی سازی آسمان

دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۳ ق.ظ

به نام خدا

چرا رستاخیز فیلم خوبی نیست؟


خیره شدن به خورشید


معاویه ­ی پیر،رعشه شدیدی گرفته و فاصله­ ای تا مرگ ندارد. چند لحظه بعد، صدایی شبیه ناقوس کلیسا شنیده می شود؛که یعنی معاویه مرد. اندکی بعد فضای کاخ سبز دمشق را می بینیم. یزید پسر معاویه(با بازی بابک حمیدیان) بر تخت پدر می نشیند و کارگزارانش برای بیعت می آیند. یکی از آنها ابن زیاد(با بازی بابک حمیدیان) است. در  یک نما می بینیم که بابک حمیدیان با بابک حمیدیان بیعت می کند!


«رستاخیز» اینگونه آغاز می شود. فیلمی سه ساعته،پرهزینه و البته بسیار جنجالی که برای اولین بار در تاریخ هنر هفتم، صریحاً به بزرگترین حماسه تاریخ بشر پرداخته و تلاش می کند با روایتی خطی و سرراست، از ابتدا تا انتهای قیام امام حسین(ع) را به تصویر بکشد. یعنی از مرگ معاویه تا عصر عاشورا.


کاری که احمدرضا درویش در «رستاخیز»ش انجام داده، شبیه خیره شدن به خورشید درست در میانه روز است. مکرراً در روایات ِ نقل شده از ائمه شیعه،درباره عظیم بودن و سنگین بودن واقعه عاشورا صحبت شده است. معروف ترین این روایات شاید جمله منسوب به امام حسن(ع) باشد:«لا یوم کیومک یا ابا عبدالله/هیچ روزی مانند روز تو،عاشورا،نیست.» از این جمله و روایات مشابه می توان استنباط کرد که بیان جزییات واقعه عاشورا و ترسیم صحنه های بی بدیل آن روز، از عهده هر قاب و نمایی خارج است و به قول یکی از روزنامه نگاران جوان:«کربلا کلوزآپ ندارد!» بدیهی است ساخت یک اثر سینمایی درباره واقعه ای که بنا بر روایات در همان ابتدای خلقت آدم هم از آن یاد شده و در تمام طول تاریخ و عرض جغرافیا بر مصائب آن گریسته شده،کار راحتی نباشد. درویش اما ده سال برای به سرانجام رساندن این پروژه غیرممکن وقت گذاشت و نتیجه،اثری شده که مورد انتقاد جمع کثیری از  شیعیان قرار گرفته است.


چه چیزی رستاخیز را اینقدر جنجالی کرده است؟ اولین و مهم ترین نکته، تلاش این فیلم برای نمایش چهره امام زادگان مورد احترام در میان مردم است. در بسیاری از نماهای این فیلم بازیگری به جای حضرت عباس(ع) به ایفای نقش پرداخته که همین موضوع باعث رنجش علما و گروهی از مردم شده است. بی تردید احترامی که مردم ایران برای این امام زاده واجب التعظیم قائل هستند، قابل توصیف نیست و فضائل ایشان برای مردم ایران بسیار قابل احترام است. اگرچه به تصویر کشیدن چهره امام زادگان حرام نیست اما درویش بدون در نظر گرفتن ویژگی های عرفی و احترام فوق العاده مردم ایران به حضرت عباس(ع) اقدام به نمایش چهره ایشان در فیلم خود کرده است. سه سال پیش، و در اواخر ساخت فیلم رستاخیز،بود که تلاش داوود میرباقری برای نمایش چهره حضرت عباس(ع) در «مختارنامه» بی نتیجه ماند و پس از اعتراض برخی از علما و گروهی از مردم،این صحنه­ها از سریال مختارنامه کنار گذاشته شد. علاوه بر این موضوع،نمایش چهره حضرت قاسم(ع)  و حضرت علی اکبر(ع) در نمایی از فیلم باعث رنجش خاطر شده است. بدیهی است که وقتی در تاریخ شیعه تاکید بر شباهت ظاهری حضرت علی اکبر(ع) با پیامبر اسلام(ص) شده است،بیننده این فیلم از خود بپرسد آیا پیامبر اسلام هم شبیه همین بازیگر بوده است؟؟ بگذریم از نمایش بسیار ضعیف حضرت زینب(س) در یک نما از پشت در حالی که چادری آبی رنگ به سر دارند و با برادرشان وداع می کنند! با صدایی که به طرز وقیحانه­ای مردانه است!!

درویش،دانسته یا نادانسته،با این کار فیلم خود را وارد یک جدال تمام عیار کرده است. جدالی که یک سوی آن اعتقادات و باور های عمیق مردم است و سوی دیگر،وسوسه سینمایی برای نمایش چهره بزرگان! اگرچه در نسخه نهایی برای اکران عمومی،حذف صحنه های مربوط به حضرات علی اکبر(ع) و قاسم بن الحسن(ع) قطعی است،اما نمایش چهره قمر بنی هاشم در سراسر فیلم،بی تردید کماکان چالشی جدی برای رستاخیز ِ درویش است. ورود این فیلم به یکی از مقدس ترین و عمیق ترین ساحات اعتقادی مردم، کار را برایش به شدت سخت کرده است.


یکی دیگر از اشکالاتی که به «رستاخیز»وارد می کنند، مربوط به استنادات تاریخی فیلمنامه آن است. تاریخ واقعه عاشورا؛ به صورت مستقل، فنی و لحظه به لحظه در کتب «مقتل»نگاشته شده است. مقاتلی که تعدد آنها،تشخیص رخداد صحیح از برخی تحریفات و اشتباهات را سخت می کند. در فیلم درویش اما به نظر می رسد بسیاری از اشارات صریح، دقیق و مستند همه مقاتل هم نادیده گرفته شده اند. از جمله در خصوص ویژگی جغرافیایی منطقه کربلا. در روایت رستاخیز،کربلا صحرایی ست در منطقه ای کوهپایه ای!! و برای جلوگیری از این اشتباه فاحش،یک تحقیق مختصر کفایت می کرد.  علاوه بر این موضوع بسیار ساده، درویش از موضوعات مهم و حساس دیگری هم به سادگی گذشته است. برای مثال در نمای شهادت حضرت علی اصغر(ع) می بینیم که امام حسین(ع) خون کودک شهید خود را به آسمان می پاشد و این خون بدون ذره ای تغییر،به زمین بازگشته و بر سم اسب می ریزد! حال آنکه تقریباً تمام شیعیان عقیده دارند خون نوزاد شهید کربلا هیچگاه به زمین بازنگشته و توسط فرشتگان دریافت شده است! باور چنین امری در نگاه اول مسلماً سخت است، اما باور یا عدم باور این موضوع، مرز میان یک «حماسه آسمانی» با یک «حماسه زمینی» را تعیین می کند. مرزی  که در رستاخیز اصلاً مشهود نیست...




عاشورایی که درویش در رستاخیز نشانمان می دهد، یک حماسه سینمایی صرف است. یک نمایش «هالیوود وار»از قیام عاشورا. در رستاخیز خبری از ریشه های این قیام نیست. علت تغییر موضع کوفیان و بی وفایی شان روشن نمی شود.انگیزه امام از قیام روشن نیست. عباس(ع) این فیلم صرفاً جوانی است زیبا رو و بلند قامت که در مقابل تهدید برادرش قاطع است؛ و در مقابل تهدید کننده، مشت به سینه می کوبد و مبارز می طلبد! خلاصه آنکه شخصیت های فیلم رستاخیز بیش از آنکه مسلمانانی مصلح باشند،جنگجویانی بی باک اند که صرفاً برای نبرد آمده اند ، و نه اصلاح.


درباره «هالیوود وار»بودن فیلم هم نمی توان مطمئن بود. خبری از جلوه های ویژه خاصی در فیلم نیست. دکورها به شدت ضعیف اند و ساده. دارالعماره کوفه شبیه یک کتابخانه عمومی طراحی شده است(مقایسه کنید با مختارنامه) و میدان اصلی شهر کوفه بیشتر شبیه میدان سپهسالار تهران است! بازی ها آنچنان ویژه نیست. حر(با بازی فرهاد قائمیان) بسیار منفعل است. حسن پورشیرازی با آن چهره ذاتاً مهربان و بدون گریم مناسب،اصلاً عمربن سعد ِ باور پذیری نیست. رفتار بابک حمیدیان (در نقش ابن زیاد) با مردم کوفه بیشتر شبیه مجریان تلویزیونی است و شقایق فراهانی انگار در فیلمی دهه هشتادی ایفای نقش کرده است!! شاید تنها نقاط مثبت بازیگران در این فیلم، مربوط شود به بازی بابک حمیدیان در نقش یزید و کار ِ قابل قبول آرش آصفی در نقش بکیر بن حر!


بکیر بن حر!  شاه کلید سناریوی رستاخیز همین شخصیت است. به ادعای درویش از این شخصیت در تاریخ بیش از دوخط روایت نشده. آن هم صرفاً اشاره دارد به اینکه بکیر در صحرای کربلا حاضر بوده و همراه پدرش توبه می کند و به سپاه امام می پیوندد. و این یعنی هرآنچه از این شخصیت در فیلم می بینیم،حاصل تخیل فیلمنامه نویسان رستاخیز است! که از جمله این تخیلات می توان به عشق ِ بکیر به یکی از دختران حاضر در کاروان امام(با بازی شقایق فراهانی) اشاره کرد! در واقع سناریو طوری پیش می رود که انگار این عشق زمینی از عوامل مهم در توبه بکیر و ورود او به سپاه امام باشد... قصه اصلاً با همین روایت جلو می رود. ما در حال تماشای روایت حماسه عاشورا از دید ِ فردی هستیم که تاریخ بیش از دوخط درباره او سخن نگفته و جناب درویش او را تبدیل به جوانی عاشق پیشه،خوش قد و قامت و البته حق جو کرده است! اینکه در روایت حماسه ای بی بدیل مانند عاشورا، یک هنرمند آیا حق دخل و تصرف و تخیل دارد یا نه موضوع بسیار مهمی است. خاصه اگر این دخل و تصرف موجب تغییر نگرش ها و انگیزه های موجود در اصل روایت،و به حاشیه رانده شدن پیام اصلی باشد.


به نظر می رسد که اکران جهانی هم  در برنامه «رستاخیز» باشد. نمی دانم آیا این فیلم موفق به اکران در سینماهای امریکا و اروپا می شود یا نه؛ اما تقریباً با اطمینان می توان گفت فیلمی در این قد و قامت که جلوه های ویژه اش بسیار معمولی اند و موسیقی و کست و کارگردانی ویژه ای هم ندارد بسیار بعید است مورد اقبال مخاطب غربی واقع شود. خاصه که مهم ترین وجه تمایز قیام عاشورا با حماسه های تاریخی و باستانی دیگر،یعنی ایدوئولوژی، هم در این فیلم حضور بسیار کمرنگی دارد!


اینکه چرا رستاخیز تا این حد در راضی نگه داشتن منتقدین و مخاطبینش ناموفق بوده و پیش از اکران با این حجم از حاشیه همراه شده احتمالا برمی­گردد به تلقیِ اشتباه سازندگان فیلم از روایت شان. آنها خواسته اند با افزودن ِ ادویه ی عشق زمینی، بازیگران زیبا و بلند قامت و البته نبردهای شبه هالیوودی فیلمشان را از فیلمی ایدئولوژیک که پیام واقعه عاشورا را دراماتیزه کند، به فیلمی مخاطب پسند و شیک تبدیل کنند. همین تلقی باعث شده رستاخیز در نمایش حقیقت(یا بخش عمده ای از حقیقت) عاشورا ناتوان باشد اما در «معمولی نمایی» و «زمینی سازی» این قیام بسیار موفق!

 


پس نوشت: طبق آخرین اخبار خط داستانی مربوط به عشق بکیر بن حر و فصل شهادت حضرت علی اصغر(ع) هم از نسخه نهایی فیلم حذف شده است. با این تغییرات،فیلم بهتر و کم اشتباه تری خواهیم دید. اما با وجود همه این تغییرات هم، اصل جنس روایت و زمینی نمایی یک قیام آسمانی پابرجاست. ضمن اینکه هنوز درباره حذف صحنه های متعدد و حذف ناشدنی نمایش چهره قمر بنی هاشم هم صحبتی به میان نیامده است. حاشیه های فیلم برقرار خواهند بود و بی تردید چالش رستاخیز از جدی ترین مسائل فرهنگی تیم دولت یازدهم می شود....

 


 

۹۴/۰۴/۲۲
محمدصالح سلطانی

سینما

نظرات  (۲)

۲۲ تیر ۹۴ ، ۰۲:۲۰ گروه هنر و تو
سلام بر شما دوست عزیز .
وبلاگ خوبی دارید ولی اگه تا به حال دقت کرده باشید دو چیز کم داره .
یکی یک لوگوی جذاب و مناسبه و دیگری یک قالب خوب و مستقل و خفن . که وبلاگتون شبیه سایت شه . گروه هنری ما هر دوی این ها را برای شما فراهم می کنه . تازه پوستر هم اگه بخواید طراحی می کنیم .
برای کسب اطلاعات بیشتر پاسختان را به info.honaroto@gmail.com ارسال نمایید .
با تشکر ، مدیریت گروه هنری "هنر و تو "
پاسخ:
دلم نمیاد این تبلیغی ها رو تایید نکنم:)
چاره ای دیگه ای جز نشان دادن چهره حضرت عباس ( ع ) نبوده ...
نمی شد که نور روی صورت غیر معصوم بندازن ...!!!
شخصیت ایشون رو هم که نمی شه از فیلم درباره حماسه عاشورا حذف کرد ...!!!
دوربین هم که نمی شده همش از پشت ایشون رو نشون بده ...!!!
شما میگی آقای درویش چی کار می کرده ؟؟؟!!!
پاسخ:
بهتر بود جناب درویش مستقیم به خورشید خیره نمی شد و قید ساخت فیلم صریح درباره عظیم ترین اتفاق تاریخ را می زد تا دچار همچه چالشی نشود....به همین سادگی! 

در ضمن، نور انداختن در صورت عزیزی چون حضرت عباس هیچ اشکالی نداشت... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">