میم،صاد

الف لام میم صاد

میم،صاد

الف لام میم صاد

میم،صاد

الف لام میم صاد...کتابى است که به سوى تو فرو فرستاده شده است، پس نباید از آن تنگدلى یابى، تا بدان هشدار دهى، و پندآموزى براى مؤمنان باشد.

سوره اعراف. آیات اول و دوم

نسبت جریان مومن و دولت تدبیر2

چهارشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۰۹ ق.ظ

استیضاح وزیر علوم، اولین پیروزی جریان منتقد، در تقابل مستقیم با دولت بود. استیضاحی که نشان داد برخلاف تبلیغات رسانه های حامی دولت، مجلس تعهدی بر حمایت بی دریغ از دولت ندارد و هرجا لازم ببیند،دست به استیضاح و ناقص کردن کابینه هم می زند! حالا و پس از این استیضاح موفق، جریان منتقد(البته آنها که از بیخ با دولت مشکل دارند و به قول معروف«تند»محسوب می شوند!) جانی تازه اگرفته و با امید به تحت فشار گذاشتن دولت و تنگ کردن عرصه برای دولتی که با آن مشکل دارد، یحتمل عملیات های دیگری را ترتیب خواهد داد. آنها برای استیضاح وزیر ِ بی حاشیه ی آموزش و پرورش، در همین لحظه چهل امضا جمع کرده اند! پرچم ِ تقابل با دولت، بیش از همیشه، بالاست!

اما در میانه ی این رویارویی، یک سوال بزرگ ذهن اهالی «جریان مومن»را به خود درگیر کرده است:

آیا این رویه، در برابر دولتِ بر آمده از رای مردم، درست است؟

 

پیش از این،در یادداشتی تحت عنوان«نسبت جریان مومن و دولت تدبیر» اشاره کرده بودم به  بی انصافی­ها و تندروی هایی که بعضی دوستان منتقد نسبت به دولت یازدهم روا داشته اند. این روزها و پس از استیضاح، به نظر می رسد باید بیش از گذشته دلواپس ِ منتقدانی بود که با نقد های برّنده و تیزشان دولت را هدف گرفته اند و با این رفتار تند، بهانه ی بزرگی دست دولت خواهند داد. دولتی که منتظر است تا پس از شکست ِ احتمالی در مهار تورم یا کاهش تحریم ها، توپ را به زمین ِ منتقدان بیندازد و پس از حواله ی آنها به جهنم(!) بگوید:« نگذاشتند کار کنیم.»

دولتی که روبروی ماست، بیش از آن که یک پیکره ی واحد باشد، به توپ چهل تکه ای می ماند که هر تکه اش از یک گوشه ی زمین ِ سیاست ورزی ِ ایرانی جمع شده است. دولتی که هم وزیر ِ راست دارد، هم وزیر چپ. هم دست راست ِ لاریجانی دارد هم دست راست ِ خاتمی.  هم اصولگرا دارد و هم اصلاح طلب. و خلاصه هم رومی دارد و هم زنگی.

بنابراین، به نظرم باید در مواجهه با چنین دولتی، منتقدان هم  دولت را«چهل تکه» ببینند! یعنی دولت را نه به عنوان یک مجموعه ی واحد، که دولتی با چند رویکرد ِ متفاوت و بعضاً متضاد فهم کنند. دولت ِ اقتصاد، دولت ِ سیاست خارجی، دولت ِ امور  داخلی و دولت ِ فرهنگ. هر یک از این دولت ها باید جداجدا مورد نقد و بررسی قرار بگیرند.

دولت ِ اقتصاد اگرچه عملکرد ِ پر فراز و فرودی داشته و به لطف ِ تدبیر ِ دولت ِ تدبیر، سرنوشتش به طرز غریبی به دولت ِ سیاست خارجی گره خورده، اما در کل عملکرد قابل قبولی داشته و مردم هنوز به این تیم اقتصادی امیدوارند(بگذریم از این که نشانه های کنترل ِ تورم ِ ادعایی ِ جناب پرزیدنت هنوز در جیب مردم چندان لمس نشده است...). و از آن مهم تر، باید توجه داشت که به نظر می رسد مهم ترین دلیل رای مردم به دکتر حسن روحانی، انگیزه­های اقتصادی و وعده های ایشان در این حوزه بوده است. دولت یازدهم ادعا دارد که در این حوزه، قدم روی ویرانه های خراب شده ی دولت قبل گذاشته و به زعم خودشان برای تبدیل آن ویرانه ها به سازه هایی مقاوم، زمان زیادی نیاز است. پس باید در این حوزه،بیشتر به این دولت فرصت داد که خدایی نکرده، دولت شکست های احتمالی را گردن ِ جریان منتقد نیندازد.

دولت ِ سیاست ِ خارجی شاید موفق ترین دولت باشد. حمایت های همه جانبه،صریح و بی شائبه­ی رهبری ِ معظّم از دکتر ظریف و همکارانش، گواه محکمی بر این ادعاست. به نظر می رسد برخلاف ِ برخی جوسازی­های رسانه ای، تیم ِ ظریف در مسیر ِ سیاست های کلان نظام در حرکت است و «نرمش قهرمانانه» در حال پیشروی به شیوه ی درست خود است. بنابراین، اکنون زمان مناسبی برای گردن کشی و انتقاد صریح و قاطع از دولت ِ سیاست ِ خارجی نیست و خوب است منتقدان، در کنار رهبری بایستند و از دیپلماسی ِ ظریف،لذت ببرند.(البته که این گفتار و حمایت های محکم ِ رهبری هم،هرگز دلیلی  برای سکوت و بسته شدن ِ مسیر ِ نقد نیست. اما گاهی «تشخیص زمان مناسب» برای نقد، از خود ِنقد مهم تر و در تاثیرگذاری ِ آن موثرتر خواهد بود.)

دولت ِ امور داخلی(که طیف بسیار گسترده ای از وزارتخانه ها-از وزارت کشور گرفته تا جهاد کشاورزی و بهداشت- را شامل می شود) هم کم و بیش رضایت مردم را جلب کرده است. انتخاب ِ یک چهره ی صددرصد اصولگرا برای وزارت کشور، نقشه های افراطیون ِ چپ برای نفوذ در این وزارتخانه را نقش بر آب کرد. رحمانی ِ فضلی هم با در پیش گرفتن ِ سیاست ِ اعتدالی(به معنای واقعی البته!) و تعامل ِ همه جانبه با گروه های چپ و راست، تا این جا به خوبی از پس ِ این وزارتخانه برآمده و به جز افراطیون چپ، رضایت ِ نسبی ِ بقیه ی گروه ها را بدست آورده است. منتقدین ِ مومن هم، به نظرم باید حمایت را در دستور کار خود در برابر وزیر ِ کشور قرار دهند تا احیاناً بهانه ای برای حذف او به رادیکال های رخنه کرده در دولت، ندهند! در سایر وزارتخانه های مربوط به این دولت هم، بیم و امید های زیادی وجود دارد. اما به نظر می رسد«نقطه اصطکاک»اصلی دولت و منتقدین ِ مومن، در جای دیگری ست...

دولتِ فرهنگ. دعوا درست همین جاست. دولت یازدهم در عرصه ی فرهنگ به شدت لیبرال عمل می کند و به نظر می رسد ژنرال های فرهنگی ِ روحانی به نوعی پلورالیزم فرهنگی معتقدند. این را می شود از عملکردها فهمید. ارشادِ دولت ِ اعتدال، برای تک خوانی ِ زن مجوز صادر می کند که هیچ، خود وزیر و معاون ِ جالبش(جناب ِ مرادخانی) برای تماشای آن به تالار ِ وحدت می روند! ارشاد دولت اعتدال هیچ مانعی برای رقص مختلط زن و مرد ایجاد نمی کند و آن را هم بی اشکال می داند. دولت فرهنگ به راحتی به شاعر ضد انقلاب مجوز چاپ می دهد؛ برای کارگردان ِ کثیف و بی ادب ِ تئاتر( محمد یعقوبی) چندتا چندتا مجوز اجرا صادر می­کند؛ با توقیف ِ روزنامه ی هتاک به امام علی(ع) مخالفت می کند و خلاصه می کوشد درست در مسیر ِ مهاجرانی گام بردارد. این سیاهه البته می تواند با عملکرد ِ پر ابهام ِ وزیر ِ برکنارشده ی علوم پر تر هم بشود..

 جریان مومن باید حواسش باشد که «دعوا»یی اگر هست،با دولت فرهنگ است نه با بدنه ی دولت.مومن ها نباید بترسند از اینکه ظریف را مورد حمایت خود قرار دهند. نباید ِ برای تقدیر از وزیر ِ شجاع ِ بهداشت به خود تردید راه بدهند، نباید ِ دست وزیر اقتصاد را در پوست گردو بگذارند. در این صورت، دولت هم اگر ببیند که منتقدان ، در مواقعی که لازم است، به خوبی پشت ِ دولت را گرم می کنند؛ شاید بیشتر با آنها تعامل کند.

منتقدان ِ مومن، باید بدانند که کدام دولت را به بوته ی نقد می کشند. این تفکیک و تفکیک هایی مشابه این، قطعاً می تواند هم به منتقدین کمک کند که از جاده ی انصاف خارج نشوند و خدایی ناکرده در مقابل ِ مردم قرار نگیرند، و هم به دولت کمک خواهد کرد که شاید، از این به بعد آرام تر با منتقدان مواجه شود و احتمالاً برخی سوءتفاهم­های این چند وقت را برطرف خواهد کرد. به امید خدا.

۹۳/۰۶/۰۵
محمدصالح سلطانی

سیاست

نظرات  (۱)

بنده به موضوعی فکر می کنم و آن رسوخ دیدگاه سیاست گذار و کل نگر در بیشتر افراد «جریان مومن» است. به نظر بنده این دیدگاه باعث کاهش کار دقیق، کارشناسی و عاقبت اندیش می شود و افراد با کمی محافظه کاری و حفظ ظاهر، «وزیر ِ شجاع ِ بهداشت» می شوند یا حداقل از دایره ی «اضطرار» خارج می شوند.

مثلا عملکرد و واکنش «جریان مومن» در پرونده کرسنت، از ابتدا تا کنون، و حتی رای اعتماد مجلس ِ «مومن» به آقای زنگنه، نشان از کاهش بصیرت «مومنان» و کاهش ورود افراد توانا به نقاط ضعف جمهوری اسلامی، از جمله حقوق بین الملل، و افزایش سیاست بازی ابتدایی است.

پاسخ:
پاسخ: محلس ،به زنگنه رای داد چون جناب پرزیدنت با خواهش و تمنا از مجلس این رای را خواست. یادت رفته؟«بنده بدون جناب زنگنه حتی دو هفته هم نمی توانم وزارت نفت را اداره کنم.» و مجلس برای رفع بهانه جویی های احتمالی آینده،رای داد. و حالا هم جواب کرسنت را(که فعلا با مصوبه ی شورای عالی امنیت ملی جزو پرونده های مسکوت است و کسی نباید درباره اش چیز خاصی بگوید و بنویسد!!) خودشان باید بدهند.
در شجاعت وزیر بهداشت، همین بس که با وجود فشارهای پیدا و پنهان صاحبان صنعت و سرمایه،آمد و قصه ی پالم را رسانه ای کرد. این وزیر،شجاع است چون شجاعانه هزینه ی دوا و درمان را در این مملکت به ده درصد رساند. محافظه کاری و حفظ ظاهر،به این قبیل کارها نمی خورد. می خورد؟
اما،با کلیت نظرت مخالف نیستم. سیاست بازی های بچگانه زیاد شده. ربطی هم به جریان مومن ندارد. از نقاط ضعف همه ی بازیگران سیاست ِ ایرانی ست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">